گفت نخور،عسل و خربزه با هم نمیسازند، نشنید و خورد، یک ساعت دیگر یارو را دید همچون مار به خودش میپیچيد، گفت نگفتم نخور این دو با هم نمیسازند؟ گفت حالا که این دوتا خوب با هم ساختهاند تا من یکی را از میان بردارند. من میخواهم اولیای دولت را به عسل و روسای ملت را به خربزه تشبیه کنم، اگر وزارت علوم بگوید توهین است حاضرم 250 حدیث در فضیلت خربزه و 149 حدیث در فضیلت عسل شاهد بگذرانم.
«دهخدا» كه بود؟
متنی که در ابتدا خواندید گوشهای بود از یکی از مقالات علیاکبر دهخدا. وی پسر «خانبابا خان» از زمین داران نه چندان ثروتمند قزوین، در سال 1257 هجری شمسی در تهران زاده شد. 10 ساله بود که پدرش فوت کرد و مسوولیت تربیت و تحصیل وی همه به دوش مادرش افتاد که از پس وظیفهاش نیک برآمد، وی شاگرد استاد «شیخ غلامحسین بروجردی» بود، ميگويند دهخدا همیشه میگفته: «هرچه دارم، از برکت و رهنمودهای آن استاد ناشناس بود.»
چرند و پرند «دخو»
دهخدا بعدها به اروپا رفت و آموختههای خود را در زبان فرانسه کامل کرد و با اندوختههای علمی فراوان به وطن برگشت و سپس با، «جهانگیرخان شیرازی» ،«قاسمخان تبریزی » و «علیاکبرخان قزوینی» روزنامهی «صور اسرافیل» را منتشر کرد، این روزنامه برگزیدهترین روزنامهی صدر مشروطیت بود، و پُرآوازهترین بخش این روزنامه، مقالات دهخدا بود که به گونهی طنزی پرارزش با نام «چرند و پرند» که به زبان ساده و همه فهم با نام «دخو» (یک اصطلاح قزوینی که به کدخدای ده به جای آنکه دهخدا بگویند، دخو ميگویند)، نوشته میشد، به زودی جایش را میان مردم باز کرد. دهخدا میکوشید به بررسی بیطرفانهی اخبار کشور بپردازد. وی در اسفند 1329، جمعیت مبارزه با بیسوادی را تأسیس کرد.
گونهی نثر و طنز دهخدا
نثر دهخدا نثري بود عامیانه و انتقادی و اجتماعی به گونهای طنز بسیار شدید و قاطع و نیشدار كه درست میان هدف مینشست. وی عامل لحن را در ادبیاتمعاصر به ویژه داستاننویسی وارد ساخت و بنمایهی ادبیات معاصر را پایهریزی کرد. طنز وی در برابر مردم ستمدیده سرشار از روح همدلی و مهربانی بود اما در برابر زورگویان و انگلان جامعه هجای بیرحم و رسوا کننده داشت.
اشعار دهخدا
دهخدا، شاعری را با سرودن شعرهای عامیانه آغاز کرد اما بعد شعرهایش شکل ادیبانه به خود گرفتند. مضمون سرودههایش همه از؛ وطنپرستی، دادخواهی، رسواکردن ظالمان و حاکمان نالایق و مبارزه با ریاکاری و دورویی میگفتند در واقع شعرهایش گویای حقایقی تلخ و گزنده بودند در پس طنزي شيوا و همه پسند.
شعر «یاد آر، ز شمع مرده یاد آر» را دهخدا به یاد جهانگیرخان صوراسرافیل دوست مبارزش سرود که در زیر میآوریم.
یاد آر ز شمع مرده یاد آر
ای مرغ سحر، چو این شب تار
بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحهي روحبخش اسحار
رفت از سر خفتگان خماری
بگشود گره ز زلف زر تار
محبوبهي نیلگون عماری
یزدان به کمال شد پدیدار
و اهریمن زشتخو حصاری
یاد آر ز شمع مرده یار آر
ای مونس یوسف، اندر این بند
تعبیر عیان چو شد تو را خواب
دل پر ز شعف، لب از شکر خند
محسود عدو به کام اصحاب
رفتی بر یار و خویش و پیوند
آزاد تر از نسیم و مهتاب
زان کو همه شام با تو یک چند
در آرزوی وصال احباب
اختر به سحر شمرده یاد آر
چون باغ شود دوباره خرم
ای بلبل مستمند مسکین
وز سنبل و سوری و سپرغم
آفاق نگارخانهی چین
گل سرخ و به رخ عرق ز شبنم
تو داده ز کف قرار و تمکین
زان نوگل پیش رس که در غم
ناداده به نار شوق تسکین
از سردی دی، فسرده یاد آر
تلاش شبانه روزی برای فرهنگ دهخدا
در گذر سالهایی که وی سرگرم نوشتن واژهنامهی پرمغزش بود به گفتهی خود و برخی شاهدان،در شبانه روز 15 ساعت کار میکرد بدون هیچ تفریح و استراحتی، تنها استراحتش چرتی کوتاه در بین کار بود برای زدودن خستگی مفرط و از سرگرفتن دوبارهی کار.
جانشین وی دکتر محمدمعین نیز که دهخدا در وصیتنامهاش سرپرستی واژهنامهاش را به وی سپرده بود بر اثر کار زیاد دچار سکتهی مغزی شد.
متن وصیتنامهی دخو
دهخدا وصیتنامهی خود را این چنین نگاشت: «دوست عزیز و ارجمند من، آقای دکتر معین، به ورثهی خود وصیت میکنم که تمام فیشها، (برگههایی که واژگان را بر رویشان نوشته بود) را به شما بسپارند و شما با آن دیانت ادبی که دارید همهي آنها را عیناً به چاپ برسانید، ولو آنکه سراپا غلط باشد و هیچ جرح و تعدیلی را روا ندارید. علی اکبر دهخدا، دهم آبان ماه 1334». وی در حاشیهی نامه این جمله را نوشته: «عین این ورقه وصیتنامهي من راجع به فیشهاست، چون حال دوباره نوشتن ندارم.»
چراغ زندگی دخو خاموش شد
دهخدا پس از نیمسده فعالیت سیاسی و ادبی و اجتماعی در هفتم اسفند 1334 در خانهاش در خیابان ایرانشهر دیده از جهان فروبست.
آثار علی اکبر دهخدا
- لغتنامهی فرهنگ فارسی
- امثال و حکم ( مجموعهی بینظیر ضربالمثلهای زبانفارسی )
- ترجمهی عظمت و انحطاط رومیان ، اثر مونتیسکیو
- ترجمهی روح القوانین، اثر مونتیسکیو
- فرهنگ فرانسه به فارسی
- شرح حال ابوریحان بیرونی
- دیوان اشعار دهخدا
- حواشی و تعلیقات بر دیوان ناصرخسرو
- یادداشتهایی به دیوان سید حسن غزنوی
- تصحیح دیوان منوچهری
- تصحیح دیوان سوزنی
- اصلاح لغت فرس اسدی
- تصحیح صماح
- تصحیح دیوان ابنیمین
- تصحیح یوسفوزلیخا
- پندها و کلمات قصار
- مجموعه مقالات چرندوپرند
یاری نامهها:
-«دهخدا مرغ سحر در شب تار» اثر:«ولی الاه درودیان»
-«همنوا با مرغ سحر» اثر:«بلقیس سلیمانی»